درسا عزيز مامان و بابا

امروز درسا با خوشحالي زياد از خانه مامان بزرگ زنگ زد گفت 2 خبر برات دارم يه خبرخوب يه خبر بد ازش خواستم خبر بد بگه درسا گفت ديگه مهد نميرم خبر خوبم اينه كه فارغ التحصيل شدم و لوح گرفتم خيلي خوشحال شدم از خدا ميخوام هميشه موفق بشه ...

درسا ديگه خانم شده امسال ميره كلاس اول ديشب رفتيم لباس فرم بگيريم خيلي خوشحال بود  درسا گفت مامان حالا كه لباس گرفتم حتما دكتر ميشم گفتم ان شااله اگه تلاش كني

درسا 3 سال اسكيت كار ميكنه و اسكيت از خاله و دايي ياد گرفته امسال چون دايي نبود با دوست دايي كلاس ميره اولش براش سخت بود ولي حالا خوب كار ميكنه و هر جلسه يه حركت جديد ياد ميگيره جايزه اين جلسه حركتش چيپس و پنير سفارش داده  از خدا براش آرزو ميكنم تا ورود به تيم اسكيت پيش بره     ...

درسا تصميم گرفته با مامانش به كلاس يوگا بياد از اين موضوع خيلي خوشحاله و خواسته كه بريم براش لباس سفيد بگيريم ؛ ولي اندازه خانم گل لباس يوگا پيدا نكرديم گفته اگه نباشه مامانشم نبايد كلاس بره     ...